به گزارش خبرنگار مهر، رمان «آن ایتن که قبلا بودم» نوشته الی ستندیش بهتازگی با ترجمه فریده خرمی منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «رمانهایی که باید خواند» است که اینناشر چاپ میکند.
از اینرمان که نسخه اصلی آن سال ۲۰۱۷ منتشر شده، ترجمه دیگری هم بهقلم آذین شریعتی با عنوان «پسری که قبلا بودم» توسط نشر پرتقال منتشر شده است.
الی ستندیش نویسنده آمریکایی اینکتاب، برای کودکان و نوجوانان مینویسد و در پایان ایننسخه فارسی از اینرمانش، مصاحبهای کوتاه هم با او چاپ شده است. او سالهای زیادی معلم مدرسههای دولتی واشنگتن دیسی بود و در رشته زبان انگلیسی مدرک کارشناسی دارد. او در رشته نویسندگی برای کودکان هم دارای مدرک کارشناسی ارشد است.
در رمان «آن ایتن که قبلا بودم» شخصیت اصلی، پسری بهنام ایتن است که با دوستش کیسی رابطه خوبی دارد و با هم ماجراجویی میکنند. اما مرگ نابههنگام کیسی باعث میشود ایتن با ضربهای شدید مواجه شود. کیسی که از روی درخت سقوط کرده، به کما میرود و ایتن فکر میکند کیسی به خواب رفته است. پس باید بیدارش کند. در نتیجه بارها از خانه فرار میکند. اما تلاشهایش در بهبود حال کیسی بیفایدهاند.
در ادامه داستان، پدر و مادر ایتن برای بازگرداندن اینپسر به زندگی عادی، به خانه پدربزرگ او در جورجیا میروند. ایتن در جورجیا دوست جدیدی بهنام کرالی پیدا میکند. حالا سوال این است که آیا کرالی و پدربزرگ میتوانند به او کمک کنند؟
عناوین فصلهایی که داستان اینرمان در آنها روایت میشود، بهترتیب عبارتاند از:
پیشگفتار، پامتات، پدربزرگ ایکه، خیابان اصلی، سوزان، رودی، کنارآمدن، روز دوم مدرسه، خاطرات، کُرالی، سفر در زمان، همه آدمها به دوست احتیاج دارند، دعوت، کتابخانه، تعلیم رانندگی، یک بچه عادی، منطقه ممنوعه، همراه، یک عادت جدید، گردش علمی، خانه بلکوود، صدای پشت تلفن، گوش ایستادن، خلوت، ایتنی که قبلا بودم، آملیا بلکوود، درس، دیوار گذشته کرالی، پناهگاه کرالی، قصه ایتن، آدم مرموز، تعقیب کرالی، جعبه مخمل قرمز، گنج، ارواح، کمک، یک قصه معرکه، لحظه متعلق به رودی، مهمانی دور استخر، ماموریت پدربزرگ ایکه، میز تحریر مک، صورت پشت پنجره، گنج زیر خاک، گردنکلفتها، تونل، دردسر بزرگ، اخبار شبانگاهی، روز امتحان، بیجواب، فرار از مدرسه، نبرد، نافرمانی، حرفها، شکستن سکوت، دروغ، حقیقت، آقای رِید، کیسی کیسی کیسی، درد، تو کشتیش ایتن تروت، طوفان، جایی که کرالی هست، نقشه، چالش، نجات کرالی، کتابخانه بار دیگر، توضیح، همدیگر، خانه، دیدار دوباره، بهترین دوستانم، زندگی ادامه دارد، معبد، هرگز فراموشم نکن، مادرجان، آهنگ کیسی
در قسمتی از اینرمان میخوانیم:
آنچنان غرق تماشای دیوارِ گذشته کرالی شدهام که تا وقتی چیزی نمیگوید متوجه نمیشوم پست سرم ایستاده.
میگوید: «اینجایی.»
از جا میپرم و دور خودم میچرخم: «سکته کردم، چرا اینجوری میکنی؟»
نیشخند میزند و چندتا از بافتهای موهاش را پشت شانهاش میاندازد. «اینجا خونه منه.»
چشمهاش مثل سکههای نو برق میزند و فکر میکنم همان شک و بدگمانی مادرش در چشمهای او هم هست.
برای برقرارکردن آرامش میگویم: «دیوار باحالیه.»
با حالت دفاعی میگوید: «آره، خب، بهزودی دکور بقیه خونه رو عوض میکنیم. فقط وقتش رو هنوز پیدا نکردیم.»
«به نظر من که خونه عالیه.»
چشمهاش کمی ملایمتر میشود. میگوید: «پدربزرگم خودش اینجا رو ساخت. و مادرجانم جایی غیر از اینجا زندگی نمیکنه. بگذریم، چرا اومدی اینجا؟»
میگویم: «میخواستم تکالیفت رو بیارم و ازت عذرخواهی کنم.»
خشونت و حالت دفاعی شانههاش کمی کمتر میشود.
«اوه.»
میپرسم: «اینهمون وردنهست که بهم گفته بودی؟ همون که جونت رو نجات داد؟»
مادرجان صدا میزند: «کرالی؟ تویی؟»
اینکتاب با ۳۱۲ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۷۸ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما